غزوه احد
نقشه نبرد احد | |||||||||
| |||||||||
جنگندگان: | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
مسلمانان | مشرکان قریش | ||||||||
فرماندهان: | |||||||||
حضرت محمد(ص) | ابوسفیان | ||||||||
تلفات: | |||||||||
شهادت هفتاد تن از مسلمانان از جمله حمزة بن عبدالمطلب | |||||||||
در منابع به چندین آیه از قرآن مجید که در مورد غزوه احد نازل شده، به ویژه آیات ۱۲۱ تا ۱۲۹ سوره آل عمران اشاره شده است. |
تاریخ صدر اسلام |
---|
شخصیتها |
پیامبر اسلام(ص) • ابوطالب • حضرت خدیجه(س) • حضرت علی (ع) • حضرت فاطمه(س) |
جنگها: غزوهها و سریهها |
جنگ بدر • جنگ احد • غزوه بنینضیر • غزوه خندق • غزوه بنیقریظه • صلح حدیبیه • غزوه خیبر • فتح مکه • غزوه تبوک • • |
شهرها و مکانها |
مکه • شعب ابیطالب • مدینه • طائف • مسجد قبا • مسجدالنبی • سقیفه بنیساعده • خیبر • قبرستان بقیع |
حوادث |
بعثت • هجرت به حبشه • لیلة المبیت • هجرت به مدینه • صلح حدیبیه • حجة الوداع • واقعه غدیر • سقیفه • سپاه اسامه |
مفاهیم مرتبط |
اسلام • انصار • مهاجرین • تشیع • حج • قریش • بنیهاشم • بنی امیه • جاهلیت |
غزوه احد از غزوههای مشهور پیامبر(ص) با مشرکان مکه که در سال سوم هجری در کنار کوه اُحُد به وقوع پیوست.
قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی ابوسفیان، با پیامبر(ص) و مسلمانان شدند. نقشه پیامبر(ص) و بزرگان مهاجران و انصار برای رویارویی با حمله قریش آن بود که از مدینه خارج نشوند و همان جا دفاع کنند، ولی جوانان و حمزه عموی پیامبر، خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند. سرانجام پیامبر(ص) تصمیم گرفت برای جنگ از شهر خارج شود.
نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود؛ اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند. مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند. در این جنگ، خسارت سنگینی به مسلمانان رسید؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت حمزة بن عبدالمطلب و مُثلهشدن وی، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان وی.
لشکرکشی مشرکان به مدینه
در سال سوم هجری، یک سال پس از شکست سختی که مسلمانان در جنگ بدر بر مشرکان وارد کردند، قریش به فرماندهی ابوسفیان به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر با پیامبر(ص) و مسلمانان شدند. ابوسفیان برای این جنگ، کسانی همچون عمرو بن عاص و ابن زبعری و ابوعزّهرا به جلب همکاری دیگر قبایل برانگیخت. او در این جنگ با لشکری حدود سه هزار نفر، به سمت مدینه حرکت کرد. بنا بر گزارش واقدی پیامبر(ص) در قبا ـ جایی در نزدیکی مدینه ـ بود که به وسیله نامهی پنهانی عمویش عباس بن عبدالمطلب از خروج مشرکان برای نبرد آگاه شد، اما در روایات دیگر به این نامه اشارهای نشده است.
در پنجم شوال، مشرکان به عُرَیض ـ ناحیهای در نزدیکی احد ـ رسیدند. پیامبر(ص) به وسیله یکی از اصحاب از شمار و نیز تجهیزات آنها آگاهی یافت. تنی چند از بزرگان اوس و خزرج چون سعد بن معاذ، اسید بن حضیر و سعد بن عباده با گروهی، از بیم هجوم مشرکان تا بامداد جمعه در مسجد پاسداری میدادند.
مشورت پیامبر(ص) با اصحاب
روز جمعه پیامبر(ص) با اصحاب درباره چگونگی دفاع مشورت کرد. پیامبر(ص) بسیار مایل بود که مسلمانان از شهر خارج نشوند. بزرگان مهاجران و انصار نیز چنین میخواستند. بهویژه افرادی که تجربه جنگهای پیشین در شهر مدینه را داشتند، توصیه میکردند که مسلمانان از شهر بیرون نروند ولی جوانان و حتی صحابی بزرگی چون حمزة بن عبدالمطلب خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند. سر انجام پیامبر(ص) نظر گروه اخیر را پذیرفت.
خارج شدن پیامبر(ص) از مدینه
پیامبر(ص) با لشکر هزار نفری مسلمانان از مدینه بیرون شد، و شب را در شیخان ـ جایی میان مدینه و احد ـ منتظر ماند و بامداد روز بعد به راه افتاد.
جدا شدن عبدالله بن ابی
هنوز اندکی از ورود لشکر مسلمانان به احد نگذشته بود که عبدالله بن ابی، به سبب آنکه توصیه او را مبنی بر موضعگیری در مدینه نپذیرفته بودند، با گروهی دیگر پیامبر(ص) را ترک کرد. و شمار مسلمانان از هزار تن به ۷۰۰ تن کاهش یافت.
مقدمات جنگ
پیامبر(ص) لشکر را مرتب کرده کوه احد را پشت سر نهاد و عدهای تیرانداز به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین که سمت چپ احد بود گماشت. مشرکان نیز صف آراستند: بر سمت راست خالد بن ولید و بر سمت چپ عکرمه پسر ابوجهل فرماندهی داشت. پیامبر(ص) پیش از آغاز جنگ خطبه ای خواند و به تیراندازان تأکید کرد تا مراقب پشت سر مسلمانان باشند و هیچگاه موضع خود را ترک نکنند.
پیروزی اولیه مسلمانان
در آغاز پیکار، یکی از جنگجویان مشرکان به نام طلحة بن ابی طلحه مبارز طلبید. علی(ع) به کارزار او رفت و سر انجام به خاکش افکند، مسلمانان شادمان از نخستین پیروزی، تکبیر گویان یکباره به صف مشرکان حمله بردند. مسلمانان به سرعت غالب آمدند و مشرکان فرار کردند.
شکست مسلمانان
تیراندازانی که بر سمت چپ لشکر گمارده شده بودند، به طمع غنیمت، جایگاه خود را ترک کردند و اصرار عبدالله بن جبیر که آنان را به فرمانبرداری از دستور پیامبر(ص) فرا میخواند، سودی نبخشید. خالد بن ولید که پیشتر نیز به تنگهای که تیراندازان مدینه در دست داشتند، توجه کرده، ولی کاری از پیش نبرده بود. اینبار به تنی چند از تیراندازان باقی مانده هجوم برد و عکرمه نیز با او همراه شد و همگی از پشت سر به لشکر مسلمانان که در حال تعقیب پیادگان لشکر مشرکان بودند، تاختند. در این میان کسی ندا داد که پیامبر(ص) کشته شده است. این خبر سخت موجب تضعیف روحیه مسلمانان شد چنانچه مسلمانان پراکنده شدند و حتی برخی به سوی کوه پناه بردند. گفتهاند در گرماگرم نبرد، چند تن از مشرکان قصد جان پیامبر(ص) را کردند که بر اثر آن، دندان پیامبر(ص) شکست و صورت ایشان شکاف برداشت. در حالی که تنها شمار اندکی از یاران در کنار پیامبر باقی مانده بودند و پیامبر زخمهای متعدد برداشته بود به شکاف کوه پناه برد.
به روایت شیخ مفید از ابن مسعود: پریشانی مسلمین به جایی رسید که همگی گریختند و جز علی بن ابی طالب، کسی با رسول خدا باقی نماند. سپس چند نفر، از جمله: پیش از همه عاصم بن ثابت و ابودجانه و سهل بن حنیف به رسول خدا پیوستند.
شهادت حمزه
مشرکان به مسلمانان حمله کردند و بسیاری از آنان را به شهادت رساندند، از همه مهمتر، حمزة بن عبدالمطلب عموی پیامبر بود که وحشی غلام جبیر بن مطعم نیزهای به تن او فرو کرد و شکم حمزه را درید و جگرش را نزد هند، همسر ابوسفیان برد که حمزه پدرش را کشته بود، و هند جگر حمزه را به دندان گزیدو پیامبر هند را به جهت به دندانگرفتن جگر حمزه «آکلَةَ الْأَکبَاد» به معنای جگرخوار نامید. فرزندانش را نیز فرزند زن جگرخوار (ابْن آکلَة الْأَکبَاد) میخواندند.هند به همراه دیگر زنان نقش مهمی در تشویق و تحریک لشگر مکه برای جنگ علیه پیامبر (ص) ومسلمانان داشت و از هر ابزاری مانند وعدههای غیراخلاقی هم در این زمینه بهره می برد. پیامبر(ص) از شهادت حمزه و مثله شدن پیکر او سخت اندوهگین و خشمناک شد.
تعداد شهدا
مسلمانان به دفن شهدا پرداختند و پیامبر(ص) بر یک یک پیکر آنها که شمارشان ۷۰ تن یا بیشتر بود نماز گزارد. و هر بار میفرمود تا پیکر حمزه را نیز در کنار شهیدی دیگر مینهادند و بدین گونه بر پیکر حمزه هفتاد و اندی بار نماز گزارد. نام شهدای احد که همگی در کنار این کوه دفن شدند به تفصیل در مآخذ کهن ذکر شده است. از مشرکان نیز بیش از بیست تن کشته شدند.
موضعگیری ابوسفیان
سرانجام وقتی دو سپاه از هم جدا شدند، ابوسفیان نزدیک دامنه کوه که مسلمانان در آنجا گرد آمده بودند، آمد و ضمن ستایش بتها، روز احد را نبردی در برابر نبرد بدر دانست.
حضور فاطمه (س) و دیگر زنان
پس از جنگ اُحُد به فاطمه(س) خبر دادند پدرش در جنگ آسیب دیده است؛ سنگی به چهره او رسیده و چهرهاش را خونین ساخته است. او با دستهای از زنان برخاست و آب و خوردنی بر پشت خود برداشت و به رزمگاه رفت. زنان، مجروحان را آب میدادند و زخمهای آنان را میبستند و فاطمه(س) با کمک امام علی(ع) جراحت پدر را شستشو میداد. خون بند نمیآمد. پاره بوریایی را سوزاند و خاکستر آن را بر زخم گذاشت تا جریان خون قطع شود.
تعقیب قریش
با توجه به شکست مسلمانان و احتمال شورش منافقان و یهودیان که از این جریان خوشحال بودند و نیز احتمال حمله دوباره مشرکین به مدینه، پیامبر(ص) از طرف خدا دستور یافت تا در فردای حادثه احد، مشرکین را تعقیب نماید. مسلمانان به دستور پیامبر(ع) عمل کرده، دشمن را تا حمراءالاسد تعقیب نمودند. این جریان به غزوه حمراء الاسد معروف شد.
زمان وقوع
غزوه احد شنبه ۷ شوال ۳ ق /۲۶ مارس ۶۲۵م اتفاق افتاد. برخی نیز گفتهاند در ۱۵ شوال همان سال رخ داده است.
نزول آیات
در منابع به چندین آیه از قرآن مجید که در شأن غزوه احد نازل شده به ویژه آیات ۱۲۱ تا ۱۷۱ سوره آل عمران اشاره شده است همچنین احادیثی از پیامبر(ص) در این باره نقل شده است. پیامبر(ص) پس از آن نیز گاهی به زیارت تربت شهدای احد میرفت. و از آن پس نیز کسانی که به مدینه میرفتند زیارت احد را از دست نمیدادند.
جستارهای وابسته
- غزوه خندق
- حمزه
پیوند به بیرون
- منبع مقاله:
- مدخل غزوه احد در
- ؛
پانویس
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۳-۳۲۲؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۱؛ نیز ر.ک: طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۰.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۳.
- ↑ مثلا ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۲.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۰۶.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ ر.ک: واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۱۰و۲۱۳؛ نیز ر.ک: عروه، ص۱۶۹ـ۱۶۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۳؛ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۶که آن را ۷۰۰ تن یاد کرده است.
- ↑ ر.ک: واقدی، المغازی، ج۱ ص۲۱۸ـ۲۱۶.
- ↑ عروه، ص۱۶۹، زهری، المغازی النبویة، ص۷۷، واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱ ص۶۴.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۱۹.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۱.
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۶؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۴؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۶ـ۶۵؛ بخاری، صحیح، ج۵، ص۲۹ نیز ر.ک: طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۹.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۶ـ۲۲۵.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۱ـ۴۰.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۲ـ۴۱.
- ↑ زهری، المغازی النبویة، ص۷۷؛ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۲۷؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۴ نیز ر.ک: زهری، المغازی النبویة، ص۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۲ ص۵۱۹.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱ ص۲۴۰.
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۲۳۰؛ نیز ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۱۸.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۲۵۶.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۲۹۶.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۱۷۹.
- ↑ مغازي، واقدي، ج۱، ص۲۲۵
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۳۳ـ۳۲۹؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۸۶ـ۲۸۵، ۲۹۰.
- ↑ ر.ک: واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۹۷؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۴؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ص۳۳۶.
- ↑ زهری، المغازی النبویة، ص۷۸؛ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۳۳-۳۲۹، واقدی، المغازی، ج۱ ص۲۹۷-۲۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۷.
- ↑ واقدی، مغازي، ج۱، ص ۲۵۰
- ↑ مغازی، ص ۲۴۹؛ و ر.ک: انساب الاشراف، ص ۳۲۴. واقدی شمار زنان را ۱۴ تن نوشته است. به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص ۷۸.
- ↑ مغازی، ص ۲۵۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص ۷۸.
- ↑ إعلام الورى، الطبرسي ،ج۱،ص:۱۸۳.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۲ـ۳۱۱.
- ↑ ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۳۲۴؛ ابن حبیب، المحبر، ص۱۱۳ـ۱۱۲؛ نیز ر.ک: طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۳۴.
- ↑ مثلا ر.ک: واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۱۹ به بعد، ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۰۶ به بعد؛ طبری، تفسیر، ج۴، ص۴۵ به بعد. طباطبائی، المیزان، جلد ۳و۴
- ↑ بخاری، صحیح، ج۵، ص۴۰ـ۳۹؛ ابوعبید، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ مثلا: ر.ک: بخاری، صحیح، ج۵، ص۲۹.
- ↑ براساس منابع تاریخی جمله معروف لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار، و لا فَتی اِلاّ عَلی؛ وشبیه این مضمون در وصف شجاعت امام علی(ع) در جنگ احد در آسمان پیچید طبری، تاریخ طبری،۱۳۶۲ش، ج۳، ص۱۰۲۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰۷. بحار الأنوار، ج۲۰، ص۱۱۲
- ↑ فَلَمّا رَأَتْ فَاطِمَةُ الدّمَ لَا يَرْقَأُ- وَهِيَ تَغْسِلُ الدّمَ، وَعَلِيّ عَلَيْهِ السّلَامُ يَصُبّ الْمَاءَ عَلَيْهَا بِالْمِجَنّ- أَخَذَتْ قِطْعَةَ حَصِيرٍ فَأَحْرَقَتْهُ حَتّى صَارَ رَمَادًا، ثُمّ أَلْصَقَتْهُ بِالْجُرْحِ فَاسْتَمْسَكَ الدّمُ.
- ↑ بر اساس گزارش های موجود در منابع تاریخی مسلمانان حاضر در حمراءالاسد یا کسانی بودند که در اُحد حضور داشتند و یا طبق امر پیامبر(ص) کسانی که افزون بر حضور، در میدان نبرد احد زخم هم برداشته بودند. در برخی از گزارش ها نیز آمده که حتی برخی مجروحان یکدیگر را کمک می کردند تا بتوانند در حمراءالاسد حضور بیابند.محمد بن عمر وهو أخو رافع بن سهل وهما اللذان خرجا إلى حمراء الأسد وهما جريحان يحمل أحدهما صاحبه ولم يكن لهما ظهر ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج۳،ص ۴۴۶
منابع
- آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تجدید نظر و اضافات از: ابوالقاسم گرجی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
- ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م
- ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشنتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
- ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۵۵م.
- بخاری، محمد، صحیح، قاهره، ۱۳۱۵ق.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
- زهری، محمد، المغازی النبویة، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
- شهیدی، سید جعفر، زندگانی فاطمه زهرا (س)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، آل البیت، قم، ۱۴۱۷ ق، چاپ اوّل.
- طبری، تاریخ.
- طبری، تفسیر.
- عروة بن زبیر، مغازی رسول الله، به کوشش محمد مصطفی اعظمی، ریاض، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۱م.
- واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
- یاقوت، بلدان.
غزوه پیشین: غزوه بحران | غزوههای پیامبر(ص) غزوه احد | غزوه بعدی: غزوه حمراء الاسد |